بازخورد درباره این کالا

نوری که نمی بینیم نشر نیماژ

0
از 0 رای

0دیدگاه

ویژگی های محصول

ناموجود

  • ارسال توسط سایت کتاب ماندگار
ناموجود
بروزرسانی قیمت: 3 آذر 1402
آیا قیمت مناسب تری سراغ دارید؟
مرا اگاه کن


از طریق:
ثبت

محصولات مرتبط

نقد و بررسی

نوری که نمی بینیم نشر نیماژ

نوری که نمی بینیم

آنتونی دوئر توانسته است در کتاب نوری که نمی بینیم ، طبیعت انسانی و قدرت ضد و نقیض فناوری را به تصویر بکشد . چنان تصوری از آن به شما خواهد داد که برای لحظه ای کتاب را بر زمین نخواهید گذاشت .

در این کتاب شما داستانی خانوادگی شخصی را خواهید خواند که روایت آن لایه ای زبانی زیبایی را در خود جای داده است . بیان جزییات به طرز شگرفی شما را‌ به تعجب وا می دارد و شما با خواندن هیچ جمله ای ، از اوج به زمین نخواهید آمد .

لازم به ذکر است که نوشتن این کتاب ، 10 سال از آنتونی دوئر زمان گرفته است !

این اثر موفق ، توانست‌در سال 2014 جایزه پولیتزر را از آن خود نماید . هم چنین به گفته دوران‌ و منتقدین ، این کتاب توانسته رمانی تخلی و پیچیده و با الهام از وقایع ‌وحشتناک جنگ جهانی دوم به شمار آید .

درباره کتاب نوری که نمی بینیم

در این کتاب شما سر گذشت ماری لاور را خواهید خواند . دختر نا بینایی که جهان را از طریق ذهن خلاق و شگقت خود می بیند . وی چنان در طرح ها و رنگ های گوناگون که خود برای خود ساخته‌ است ، غرق می شود که شما به عنوان خوانند کتاب ، آرزو خواهید‌ کرد که دنیا را مانند او ببینید .

ماری لاو ، با پدر خود ، در نزدکی موزه تاریخ طبیعی پاریس زندگی می کند . در شش سالگی بینایی خود را از دست می دهد . پدر ماری برای او مینیاتوری کاملا نزدیک به واقعیت از ساختمان ها و راه پله های محل زنگدی شان برای او می سازد تا بتواند با لمس این مینیاتور ، مسیر بازگشت به خانه را در ذهن خود تداعی کند .

در سن دوازده سالگی ماری ، پاریس به اشغال نازی ها درآمده و به همراه پدر خود به شهر سنت مالو نقل مکان می کنند . این مکان ، محل زندگی یکی از خویشاوندان ماری است که بسیار منزوی و گوشه گیر است .

بخشی کوتاه از کتاب نوری که نمی بینیم

انگشتانش به سمت کلیسای جامع مخروطی به عقب باز می گردد . تمام بعد از ظهر انگشتانش بر روی ماکت در حرکت بودند . عمویش همان کسی بود که او تمام شب را منتظرش شده بود کسی که این خانه متعلق به او بود و همان کسی که شب گذشته از خانه خارج شده بود ، آن هم وقتی ماری لاورا خواب بود و هنوز باز نگشته است . و حالا دوباره شب شده است ، یک گردش کامل دیگر ساعت . حالا همه خواب هستند اما او نمی تواند بخوابد .

ماری لاورا می تواند صدای بمب افکن ها را در حالی که فق سه مایل از او فاصله دارند بشنود . و نورشان را در حوالی دریا ببیند . وقتی پنجره اتاق خواب را باز می کند صدایی که از سمت فرودگاه می آمد بلند تر شد . اما در بقیه دقایق شب به طرز وحشتناکی ساکت یود : نه صدای ماشینی ، نه صدای گوشخراشی و نه صذای به هم خوردن چیزی و نه حتی صدای سوت کارخانه ای ، نه صدای پایی ، نه صدای مرغ دریایی ، فقط صدای موج های دریا است که خود را به دیواره شهر می کوبند . و یا شاید هم چیز های دیگری که او نمی شوند .

چشم هایت را باز کن و قبل از این که برای همیشه بسته شوند ، به چیز هایی که می توانی ، نگاه کن .

روز شروع عملیات دو ماه پیش بود . شربرگ آزاد شده ، کن آزاد شده و هم چنین رن . نیمی از غرب فرانسه رها شده است . در شرق ، شوروی شهر مینسک را باز پس گرفته . ارتش میهنی لهستان در ورشو علیه آلمان ها شوریده . روزنامه های انگشت شماری آن قدر جسارت پیدا کرده اند که اعلام کنند ورق جنگ بر گشته است .

در صورت موجود نبودن با شماره ۹۵۰ ۹۵۰ ۶۶ بانک کتاب تماس حاصل فرمایید.

اینستاگرام ما

توضیحات تکمیلی

نوری که نمی بینیم نشر نیماژ
مشخصات دیگر
انتشارات

نیماژ

نویسنده

آنتونی دوئر

مترجم / مصحح

حسام جنانی

وزن

802 گرم

امتیاز کاربران به:

نوری که نمی بینیم نشر نیماژ (0نفر)
کیفیت صفحات
0
ارزش خرید به نسبت قیمت
0
سرعت ارسال و بسته بندی
0
کارایی کتاب
0
دیدگاه خود را در باره این کالا بیان کنید برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. اگر این محصول را قبلا از این فروشگاه خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد. افزودن دیدگاه
نظرات کاربران

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

    هیچ پرسش و پاسخی ثبت نشده است.

پرسش خود را درباره این کالا بیان کنید

ثبت پرسش