غرور و تعصب نشرنی

غرور و تعصب

کتاب غرور و تعصب از عاشقانه های کلاسیک جین آستین ، نویسنده مشهور انگلیسی می باشد که در این کتاب نویسنده چهره فرهنگی جامعه ای را که در آن زندگی می کرد را به تصویر کشیده است ؛ داستان غرور و تعصب در چهره ای زیبا و مدرن ، نقطه عطف گذار ادبیات انگلیسی نئو کلاسیسم قرن هجدهم تا رمانتیسم قرن نوزدهم می باشد .

این کتاب در کنار شخصیت پردازی عالی توانسته که جزئیات و ظرافت ارتباطی که در رمانش آورده است ، توانسته احساسات واقعی و آرزوهای هر خواننده ای را در لذت و ناامیدی از عشق بیدار کند .

حال متوجه می شویم که عشق تا چه حد میزان در لایه های مختلف غرور و تعصب پنهان شده است و ما غافلان بدون درک آن ، جهانی زشت و خشن بنا کرده ایم .

درباره جین آستین نویسنده این کتاب

جین آستین در 16 دسامبر 1775 در استیونسن انگلیس متولد شد . او هفتمین فرزند از یک خانواده پر جمعیت هشت فرزندی بود ؛ جین به خواهرش کاساندرا بسیار نزدیک بود هم چنین او بهترین دوستش نیز برای زندگی بود ، والدین جین فرزندان خود را به نوشتن و یادگیری تشویق می کردند که همین مورد الهام زمینه ای برای تلاش های آینده جین شده بود او نویسنده ای پر شور بود که توانست اولین کتاب خود را در سال 1787 میلادی به چاپ و انتشار برساند و همین موضوع باعث شد تا در آینده این کتاب فوق العاده را نویسندگی کند .

چکیده ای از داستان

این رمان عامه پسند در اوایل قرن نوزدهم در انگلستان و در فضایی روستایی روایت می شود ؛ روایت این داستان درباره خانواده آقا وخانم بنت می باشد که پننج دختر دارند که ار لحاظ شخصیتی با یکدیگر متفاوت هستند و گاهی دیوانه بازی از آن ها جدا نمی شود . خانم بنت مشتاق این است که تمامی دخترانش ازدواج کنند به خصوص به این دلیل که اگر ویلیام کالینز کشیش کلیسا متوجه بشود آقای بنت بمیرد املاک خانوادگی آن ها را تصاحب خواهد کرد و…

آقا و خانم بنت صاحب پنج دختر هستند . جین و الیزابت از سه خواهر دیگر بزرگ تر هستند  و همین طور با وقار تر و سنگین تر . در صورتی که دو خواهر کوچک تر بسیار سبک سر هستند و می توان گفت که هر دو مایه خجالت دو خواهر بزرگ تر به شمار می آیند .

مری که دختر وسط خانواده است ، به عنوان دختر نا زیبای خانواده به شمار می آید . به همین خاطر به یاد گیری ساز زدن وکمالات مشغول شده است .

در این میان به تازگی در همسایگی این خانواده ، قسری به نام ” ندرفیلد ” مردی سرشناس و ثروتمند به نام ” چارلز بینگلی ” که بسیار مهربان و خوش چهره است ، ساکن شده است .

خانم بنت سخت می کوشد تا این مرد جوان را برای ازدواج با یکی از دهتر هایش راغب کند .

در یکی از مهمانی های عمومی روستا ، خانواده بنت نیز حضور دارند و دوست صمیمی این مرد خوش چهره و جوان نیز در این جشن شرکت کرده است .

وی صاحب قصری به نام پمبرلی است . با داشتن قیافه ای زیبا و ثروت فراوان اما رفتاری متکبرانه و پر غرور از خود دارد . نا گفته نماند که در شب مهمانی جین با چارلز بینگلی آشنا شده و ارتباط عاشقانه ای بین آن دو صورت می پذیرد .

پس از مراسم ، همه از خود بزرگ بینی و بد خلقی دارسی سخن می گویند . بالخص الیزابت از رفتار او بسیار متنفر شده است ، زیرا دارسی ، بدون این که متوجه شود که الیزابت حرف هایش را می شنود ، به زیبایی او توهین کرده و در خواست رقص او را قبول نکرده است .

در صورت موجود نبودن با شماره ۹۵۰ ۹۵۰ ۶۶ بانک کتاب تماس حاصل فرمایید.

اینستاگرام ما